دوشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۹۱

ارمغان نظامی گری برای زنان شادی بخش نیست/ مقاله / الهه امانی

نظامیگری را به چالش کشیم و خشونت علیه زنان را پایان دهیم
تغییر برای برابری- «16 روز فعالیت جهانی برای پایان دادن به خشونت جنسیتی»، عنوان کمپین (کارزار) جهانی برای پایان دادن به اشکال گوناگون خشونت علیه زنان است. این کمپین که از سال 1991 آغاز شده است دهها هزار زن و صدها سازمان حقوق بشر و زنان را در گیر فعالیت سالانه خود کرده است. متجاوز از 4100 سازمان در 172 کشور در خلال این سالها در این کمپین شرکت جسته اند .

هر ساله 25 نوامبر، روز جهانی از بین بردن خشونت جنسیتی علیه زنان، تاریخ شروع این کمپین و پایان آن 10 دسامبر مصادف با روز جهانی حقوق بشر است. انتخاب این دو روز به مثابه روزهای آغاز و پایان کمپین، به منظور نشان دادن خشونت جنسی و جنسیتی به مثابه بزرگترین مانع در زمینه احقاق حقوق و کرامت انسانی زنان بوده است.

در سال 2012 ، همچون دوساله گذشته تم برگزیده این کمپین بر رابطه میلیتاریسم / نظامی گری و خشونت علیه زنان استوار است؛ بررسی عمیق و به چالش کشیدن ساختارهای اجتماعی و اقتصادی ِ زمینه ساز نظامی گری، هدف اصلی این کمپین است.

نظامی گری همچنان در قرن بیست و یکم، از ارکان عمده خشونت علیه زنان محسوب می شود. نظامی گری ایدئولوژی اشاعه فرهنگ ترس و تشویق حل اختلافات از طریق جنگ است. زمینه ساز و مشوق کاربردهای خشونت بار برای رسیدن به مقاصد و اهداف سیاسی و اقتصادی به واسطه ایدئولوژی نظامیگری است.

تاثیرات و فرآیندهای نظامیگری بر جامعه در حوزه های سازمانی، فرهنگی، روانی و نیروهای مادی و انسانی جامعه بسیار عمیق و قابل بررسی و پژوهش است..

نظامیگری جنبه های خشن " مردانگی " را تقویت کرده و این فرضیه غلط را که تنها روش موثر در حل مشکلات و معضلات نظامیگری است، مشروعیت می بخشد. پیامدهای نظامیگری نتایج سنگین و دهشتناکی است که امنیت و ایمنی جامعه، به ویژه زنان و کودکان را به خطر می اندازد.

از خشونت های جنسی در مناطق جنگی گرفته تا رشد اسباب بازی های سلاح گونه و امکان پذیر کردن دسترسی آسان آنان برای کودکان، نظامیگری بر دید ما نسبت به زنان، مردان، خانواده و زندگی اجتماعی تاثیرات زیادی برجای می گذارد.

در سال 2011، گروهی از پژوهش گران و کارشناسان نظامی گری، تاثیرات نظامی گری را در زمینه خشونت علیه زنان بررسی کرده و 5 محور زیر را به مثابه حوزه های اصلی شناسایی کردند:

1- خشونت سیاسی علیه زنان

2- گسترش سلاحهای کوچک و نقش آنها در خشونت های خانگی

3-خشونت های جنسی در خلال و پس از پایان جنگ

4- نقش نیروهای دولتی به مثابه عاملین و کارگزاران خشونت جنسی و سایر اشکال خشونت که مبنای جنسیتی دارد

5- نقش جنبش های اجتماعی زنان ، صلح و حقوق بشر در زمینه به چالش کشیدن رابطه بین نظامیگری و خشونت علیه زنان

در سال 2012 ، بر اساس نظر خواهی از دهها هزار شرکت کننده در کمپین سال 2011 که همچنان بر رابطه نظامیگری و خشونت های جنسی، جنسیتی تاکید داشت، سه محور عمده تعیین شد:

1- خشونت توسط عاملان و کارگزاران دولتی

دولتها و کارگزاران از خشونت برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره می گیرند.

دولتها با تکیه بر ایدئولوژی نظامیگری " نیاز" به " امنیت ملی" را بهانه ساخته تا بدین طریق خشونت و ارعاب را برجامعه و بویژه گروه ها و سازمانها و افراد معترض اعمال کنند . در بطن فرهنگ خشونت بار نظامیگری، افراد در موقعیت قدرت بر این باور هستند که می توانند دست به جنایت بازیده و از مصونیت برخوردار باشند واز عقوبت آن در امان باشند. تبلور چنین نگرشی در آمار بالای خشونت های جنسی در ارتش هائی که زنان و مردان در کنار یکدیگر به انجام وظیفه می پردازند از جمله در آمریکا مشهود است. همچنین اذیت و آزارهای جنسی توسط پلیس و نیروهای امنیتی، مجبور کردن مخالفان و معترضین و تظاهرکنندگان زن به " آزمون بکارت " ( در تظاهرات بهار عرب) ، خشونت و ترویج فحشا بر زنانی که پیرامون پایگاههای نظامی در سراسر دنیا زندگی می کنند، تعرض و اذیت و آزار توسط نیروهایی که اگر چه در ظاهر دولتی نیستند اما مورد حمایت و پشتیبانی دولت قرار دارند، صدور حکم زندان و اعمال خشونت بر زنان مدافع حقوق بشرکه در حوزه های مختلف حقوق بشری و زنان از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین حقوق مدنی و سیاسی فعالیت می کنند.

عدم پاسخگوئی دولتها و عدم اجرای عدالت در مورد عاملان و کارگزاران خشونت های جنسی، جنسیتی یکی از مهمترین چالش های پایان بخشیدن به خشونت علیه زنان توسط نظامیگری و جنگ است .

2- خشونت خانگی و نقش سلاح های کوچک

اعمال خشونت در خانه، ضرب و شتم، اذیت و آزار، آسیب و قتل بسیاری از زنان توسط شریک های زندگی آنان، همچنان یکی از مسائل مهم مبارزه علیه خشونت بر زنان است. علیرغم فعالیت مستمر سازمانهای زنان، خشونت توسط شریک زندگی همچنان واقعیتی تلخ است که در تمامی کشورهای جهان به درجات گوناگون بر زنان اعمال می شود. بر اساس بر آورد سازمان بهداشت جهانی اکثر زنان در سطح جهان، دربرهه ای از زندگی مشترک خشونت را تجربه می کنند .

این خشونت خطر جدی تری محسوب می گردد چنانچه سلاحهای کوچک چون اسلحه ، قمه و دیگر سلاحها در منزل وجود داشته باشد. صرف وجود و در دسترس بودن این سلاحها به منزله کار برد آنها برای تهدید، ضرب و شتم، آسیب رسانی و حتی قتل زنان و کودکان محسوب می شود.وجود سلاحهای کوچک و قابل دسترس نه تنها زمینه ساز خشونت علیه زنان بوده بلکه " مردانگی" خشونت بار را تشویق و تحکیم می کند.

بدور از آنکه در صلح و یاجنگ بسر بریم، وجود سلاح های کوچک و قابل دسترس، رابطه مستقیمی با فزون تر بودن خشونت علیه زنان دارد. سلاحهای فزون تر، خشونت فزون تر!از این رو بررسی تجارت اسلحه، عدم وجود قوانینی در زمینه کنترل آن، تاثیرات عمیقی درتداوم خشونت و بویژه خشونت خانگی دارد .

در حالیکه هنوز راه درازی در زمینه رفع کامل خشونت خانگی وجود دارد اما باید گامهای مثبتی را که در خلال سالهای گذشته به یمن مبارزه و فعالیت هزاران کنشگر حقوق زنان و حقوق بشر در این زمینه برداشته شده به رسمیت شناخته شده واز آن قدر دانی کرد.

3- خشونت جنسی در خلال و پس از جنگ

خشونت جنسی در خلال جنگ و پس از آن به مثابه ابزاری برای تقویت و بازسازی هیراشی قدرت و مناسبات آن در عرصه سیاسی و جنسیتی ( سیستم پدر، مرد سالاری) بکار گرفته می شود . خشونت در خلال و پس از جنگ به مثابه تاکتیکی برای ارعاب، تحقیر و تنبیه زنان، خانواده های آنان و حتی جوامعی که این زنان در آن زندگی می کنند بکار گرفته می شود .

در حالیکه این امر از توجه بیشتری در سالهای اخیر بهره مند شده است اما خشونت جنسی علیه زنان در جنگ و پس از آن کماکان یکی ازموانع جدی برای امنیت و راهگشائی برای حضور مجدد و فعال زنان در جوامعی است که بطور رسمی جنگ در آنها پایان یافته است.

تاثیرات اعمال خشونت های فیزیکی، جسمی، روانی و اجتماعی بر زنان در خلال جنگ و پس از آن آنچنان عمیق می باشد که سالهای پس از پایان رسمی جنگها، زنان از تاثیرات و آسیب های آن متاثر شده و فعالیت هدفمند و پیگیر توسط نهادهای مردمی و پشتیبانی دولت ها ضرورت می یابد تا بتدریج تاثیرات و آسیب های جنگ ترمیم گردد.

بی ثباتی و نا امنی، ارمغان در گیری های مسلحانه و جنگی، خشونت علیه زنان را تشدید می کند، اشکال بروز آن را آسیب پذیرو نهایتاً جان زنان بیشتری را در معرض خطر قرار میدهد.

حتی پس از آنکه اختلافات و جنگها بطور " رسمی " پایان می یابد، خشونت های جنسی و جنسیتی حاصل از فضای جنگی به میزان بالائی در خانه و جامعه تداوم می یابد.

از اینرو بسیاری از سازمانهای زنان بر تمایز مصنوعی " جنگ " و " پس از جنگ " معترض بوده و بر این امر تاکید می کنند که خشونت زائیده ی نظامیگری همچنان پس از پایان رسمی جنگها ادامه دارد.

For more resources:

The International Campaign to Stop Rape and Gender Violence in Conflict


Say No To Gun at Home


Women Forging a New Security


Intersections of Violence Against Women and Militarism Meeting Report (2011)


هیچ نظری موجود نیست: