در حمایت از مادران پارک لاله (عزادار) ایران، لطفن پتیشن زیر راامضا کنید http://www.petitiononline.com/Iran2009/petition.html
خبر کوتاه بود
شعر از هوشنگ ابتهاج
خبر کوتاه بود،اعدام شان کردند!
خروش دخترک برخاست، لبش لرزید
دو چشم خستهاش از اشک پر شد،گریه را سر داد
و من با کوششی پر درد، اشکم را نهان کردم
چرا اعدامشان کردند؟
میپرسد ز من، با چشم اشکآلود
عزیزم، دخترم! آنجا شگفتانگیز دنیاییست
دروغ و دشمنی فرمانروایی میکند آنجا
طلا، این کیمیای خون انسانها، خدایی میکند آنجا
شگفتانگیز دنیاییست که همچون قرنهای دور
هنوز از ننگ آزار سیاهان، دامن آلودهست
در آنجا حق و انسان حرفهای پوچ و بیهودهست
در آنجا رهزنی، آدمکشی، خون ریزی آزادست
و دست و پای آزادی در زنجیر
عزیزم، دخترم! آنان برای دشمنی با من
برای دشمنی با تو
برای دشمنی با راستی، اعدام شان کردند
و هنگامی که یاران، با سرود زندگی بر لب
به سوی مرگ میرفتند
امید آشنا میزد چو گل در چشمشان لبخند
به شوق زندگی، آواز میخواندند
و تا پایان به راه روشن خود با وفا ماندند
عزیزم! پاک کن از چهره اشکت را، ز جا برخیز
تو در من زندهای، من در شما، ما هرگز نمیمیریم
من و تو با هزارانِ دگر، این راه را دنبال میگیریم
از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا
با همه شادی و بهروزی
عزیزم! کار دنیا رو به آبادیست
و هر لاله که از خون شهیدان میدمد امروز
نوید روز آزادیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر