با یقین به رسیدن به حکومتی سکولار و دمکرات
متن زیر را به خواست اعضاء "اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران" (آمریکای شمالی)، و در اعتراض به سفر محمود احمدی نژاد به آمریکا و نشان دادن مخالفت با دولت او و رژیم اسلامی ایران، نوشتم تا در حمایت از منشور "اتحاد...." برابر ساختمان سازمان ملل، قرائت شود.
پرتو نوری علا
یاران گرامی "اتحاد برای پیشبرد سکولار دمکراسی در ایران" (آمریکای شمالی)
لطفن حمایت مرا نسبت به خود و منشور اتحادتان بپذیرید.
سی و یک سال پیش، در ایران، رژیمی بر سر ِ کار آمد که به نام خدا و دین و مذهب، مدعی ی برقراری مساوات، عدالت و احترام به باورهای جمعی و فردی مردم بود. اما به محض قدرت گرفتن، در برابر هرگونه نقد و نظر متفاوت، با نگاهی یکسونگر و خشن، و با همان نام خدا و دین و مذهب، ابتدا دست به کشتار کسانی زد که راه آمدنش را هموار کرده بودند و سپس، با خودی و ناخودی کردن مردم، دستگیری، شکنجه، خرد کردن شخصیت و هویت زندانیان و کشتار سیستماتیک دگراندیشان، در جامعه، نا امنی و ترس و وحشت ایجاد کرد، و سرکوب، مشخصه جدا ناپذیر رژیم اسلامی و رمز استقرار آن گشت....
ما در این سی و یکسال که حکومتی تحت لوای مذهب داشتیم، در فضایی غیردمکراتیک، هر روزه شاهد نقض تعهدات قانونی و تأثیر روزافزون و بی رحمانه بی عدالتی های سیاسی، اجتماعی، جنسیتی، شغلی، آموزشی و اقتصادی در کشور خود بودهایم.
ما شاهد بوده ایم که با چه خشونت و بی رحمی ای اعتصابات معلمان، دانشجویان، کارگران و تجمعات زنان شکسته می شوند و تعداد زندانیان رو به افزایش مینهد. ما شاهد تهی شدن آموزش عمومی، زن ستیزی و قوم ستیزی بوده ایم. در حالی که اکثریت مردم فقیر ایران، به ویژه آسیب پذیرترین بخش آنان، یعنی زنان و کودکان، به حال خود رها شده اند، حکام رژیم اسلامی بطرز ناخوشایندی به فروش بی رویه ذخایر نفتی و معادن ملی که از آن ِ نسلهای آینده ایران است ادامه داده و پول فروش آنها به جای صرف بهبود شرایط کشور و مردم، به جیب عمال رژیم می رود. شدت اختلاف ثروت و قدرت در ایران به طرز منهدم کنندهای فزونی یافته است.
اما همآنگونه که هیچ سرکوبی نمی تواند همیشگی باشد، رژیم اسلامی ایران نیز که از روز نخست، پیروزی خود را بر اساس خدعه و نیرنگ و شکنجه و کشتار دگراندیشان بنا نهاد و هیچ چیز، حتی زندگی یک فرد ساده را دست نخورده باقی نگذاشت، به دوران افول خود نزدیک شده است. زیرا علیرغم تمام کوشش های رژیم، برای خاموش کردن صدای مخالفان، و تمام تبلیغات پُر هزینه برای کمرنگ و محو کردن جنایات سی و یکساله اش، ایرانیان آزادیخواه و دلیر، با وجود تمام سختی ها در مقابل آن ایستادند و به کمک سایر هموطنانشان که در خارج از ایران از امکان رساتر کردن صدای آنان برخوردار هستند، نگذاشتند جنایات این رژیم از خاطره ها فراموش شود. آنان در برابر نمایش های دروغین رژیم اسلامی، مثل امروز، دست به افشاگری زده و جهانیان را از نقض حقوق بشر در ایران آگاه می کنند.
در شرایطی که حیثیّت و حرمت اکثریت مردم کشور، آسیب دیده و حداقل امنیّت از مردمان زحمتکش و فقیر ما دریغ شده است، هیچ رئیس جمهوری نمی تواند خود را نماینده و منتخب مردم معرفی کند، چه رسد به فردی چون احمدی نژاد که آشکارا با تقلب، ریاکاری، برداشت های بی رویه مالی، و سرانجام با کودتا به ریاست جمهوری رسیده است.
تجربه تاریخی، بویژه دوران سی و یکساله ی دخالت مذهب در حکومت، سرانجام اکثر ایرانیان را به این نتیجه رسانده است که آزادی، برابری و عدالت تنها در سایه رعایت حقوق بشر، برقراری دمکراسی و روی کار آمدن حکومتی با قانون اساسی ی جدا از مذهب و ایدئولوژی میسر خواهد بود.
من به عنوان نویسنده، شاعر و شهروندی که حتی دور از سرزمین مادری، کارهایش براساس یگانگی ی تجربه فردی و همگانی شکل گرفته، پشتیبانی خود را از تمام حرکت ها و فعالیت هایی که از همه اشکال مبارزاتی بدون خشونت، برای پایان دادن به تبعیضهای دینی، مذهبی، عقیدتی، جنسیتی و قومی سود می برد اعلام نموده و از برابری حقوق همه شهروندان در برابر قانون پشتیبانی میکنم.
با یقین به رسیدن به حکومتی سکولار و دمکرات، و با احترام به ملت سربلند ایران
پرتو نوری علا
لس آنجلس
22سپتامبر دو هزار و ده میلادی
۱ نظر:
آفرین خانم عزیز. ما هم صدای اعتراض خود را، به مردم جهان اعلام کردیم.
ارسال یک نظر