جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۸۹

ناگفته های پرونده هنگامه شهیدی از زبان وکیل او

با یقین به رسیدن به حکومتی سکولار و دمکرات

ناگفته هاي پرونده هنگامه شهيدی- محمد مصطفايی وکيل هنگامه شهيدی  

توصيه مي کنم هرگاه گزارشگران ويژه حقوق بشر سازمان ملل – اگر جرات و جسارت رفتن به ايران و تهيه گزارش از موارد نقض حقوق بشر، در ايران را داشتند که ندارند والا پنج سال منتظر نمي ماندند – به ايران روند، نيازي نيست راه دوري رفته و خود را به دردسر اندازند. به خيابان شريعتي – سر خيابان معلم – دادگاه انقلاب – طبقه همکف – شعبه ششم اجراي احکام دادگاه انقلاب، مراجعه کنند و پرونده خانم هنگامه شهيدي را مطالبه و مطالعه نمايند. البته مي توانند يک طبقه بالاتر، يعني به شعبه بيست و هشت نيز سري زنند و نمونه يک قاضي دادگستري به نام قاضي مقيسه که تنها و تنها کار و عملش به جاي قضاوت عادلانه، به گريه در آوردن مادران و پدران مسني است که فرزندانشان در بند ايشان اسيرند و زناني که شوهرانشان، و شوهراني که زنانشان و فرزنداني که مادر و پدرشان توسط اين ابر قدرت دادگستري اسير است نيز ملاقات کنند و ببينند که چطور يک قاضي مي تواند در طول خدمتش در دستگاه قضايي هزاران نفر را آواره، به حبس هاي طولاني مدت و اعدام محکوم کند.
 اگر نشاني نيافتند حاضرم همراهيشان کنم تا تمام مراجع امنيتي و قضايي که کار و لذتشان کشتن قانوني انسانها و زيرپا گذاشتن حقوق بديهي و طبيعي متهمين است را نشان دهم. از دادسرا و دادگاه فرودگاه گرفته، تا دادسرا و دادگاه ارشاد و انقلاب و جرايم يارانه اي و زندانهاي مخوف انفرادي و انواع شنکنجه و گريه هاي قرباينان اين قدرتمندان را چه در تهران و چه در ديگر شهرهاي ايران نشان دهم.
توصيه مي کنم براي اطمينان بيشتر از مترجمين رسمي وزارت اطلاعات يا داخل کشور استفاده نکرده و مترجمي با خود همراه داشته باشند که مورد وثوق باشد چرا که اين امکان وجود دارد تا کارشناسان وزارت اطلاعات لاپوشاني کرده و حقيقت را وارونه ترجمه کنند.
پرونده هنگامه شهيدي يکي از پروند هايي است که انواع و اقسام نقض حقوق بشر را در آن مي توان ملاحظه کرد. اين نقض حقوق بشر هنوز هم به اتمام نرسيده و همچنان ادامه دارد:
بيشتر بدانيد:
1- هنگامه شهيدي روزنامه نگار و مشاور امور زنان آقاي مهدي کروبي يکي از کانديداهاي رياست جمهوري بود. پس از انتخابات رياست جمهوري و روي کار آمدن غير منتظره آقاي احمدي نژاد بر تخت رياست جمهوري، و در اثناي اعتراضات ميليوني ملت ايران، مصاحبه اي با تلوزيون بي بي سي فارسي مي نمايد. روزنامه کيهان متعلق به آقاي شريعت مداري، اين مصاحبه را دستاويز و بهانه اي قرار مي دهد تا مامورين تحت امر خود رد وزارت اطلاعات وي را دستگير و بازداشت کنند. به خوبي مي دانيم که روزنامه کيهان از جمله عوامل بانفوذ وزارت اطلاعات و دستگاههاي امنيتي است که پس از انتشار گزارشي عليه افراد، فرد مورد گزارش پس از مدت کوتاهي بازداشت و مورد محاکمه خودسرانه قرار مي گيرد.
2- هنگامه شهيدي بدون مجوز و دستور قضايي بازداشت مي شود. او بدون مجوز و دستور قضايي در محل نامشخصي حبس و مورد بازجويي قرار مي گيرد. شروع بازجويي هنگامه شهيدي با ضرب و جرح و توهين و تهمت به خود و خانواده اش بوده است. هنگامه شهيدي که هيچ گناهي مرتکب نشده بود وادار به اقرار و اعتراف براي تحقير آقاي کروبي و ديگر دوستان آقاي کروبي مي گردد. اما اين زن شجاع و نستوه، هر گونه شکنجه را تحمل کرده و سخني به زيان ديگري به زبان جاري نمي کند. مقاومت هنگامه شهيدي باعث مي گردد تا فشارها بر روي وي افزوده گردد. او هفته ها و ماها در انفرادي محبوس مي گردد. بيماري هنگامه از يک طرف و فشارهاي روحي و رواني اين زن فعال در امور حقوق زنان از سوي ديگر ادامه مي يابد.
3- هنگامه شهيدي روزانه چندين ساعت مورد بازجويي توسط چندين مامورين مرد وزارت اطلاعات قرار مي گيرد. بازجويي ها تلقيني و با چشماني بسته صورت مي پذيرد. بازجويان از ضرب و شتم هنگامه شهيدي دريغ نمي ورزيدند. براي اينکه آثار شکنجه بر روي بدن هنگامه شهيدي مشخص نشود و ظلمي که بر وي روا گشته آشکار نگردد اجازه ملاقات به خانواده اش داده نمي شود. چندين بار اينجانب به عنوان وکيل ايشان با دستور مقام قضايي جهت ملاقات با وي به زندان اوين رفتم ولي غافل از اينکه بتوانم حتي وارد زندان شوم. تشکيل دادگاههاي صوري براي اخذ اقرار براي هنگامه شهيدي به گونه اي بوده است که نمي توان از نظر دور داشت. صدور حکم به اعدام هنگامه شهيدي به صورت صوري، به پاي چوبه دار بردن هنگامه شهيدي و صدها مورد شکنجه ناجوانمردانه بر روي وي براي گرفتن مصاحبه تلوزيوني و شرکت در دادگاههاي نمايشي را چطور مي توان ناديده انگاشت. خوراندن قرص هاي مختلف براي تسکين و اخذ اقرار از وي از جمله مواردي است که براي گزارشگران حقوق بشر جالب خواهد بود. بازجويان وارد حيطه زندگي شخصي و خصوصي هنگامه شهيدي شده و به اجبار و زور از او مي خواستند که بگويد با فلان مرد و فلان کس ارتباط نامشروع دارد تا از اين طريق بتوانند ديگر ياران کروبي و موسوي را به زانو در آورند. حتي سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور را در پرونده دخيل کرده و مي گفتند بايد بگويد که با وي نيز رابطه داشته است. پستي و پليدي بازجويان به حدي بود که هنگامه شهيدي خود متعجب مانده و توان سخن نداشت. اين زن پاک دامن اسير دست بازجوياني بي رحمي قرار گرفته بود که براي نشان دادن درستي انتخابات رياست جمهوري و قانوني بودن حکومت دولت احمدي نژاد دست به هر جناياتي مي زند.
4- روزي نبود که مادر هنگامه شهيدي به دادسرا و دادگاه انقلاب و دفتر دادستاني تهران نرود او ساتها در جلوي درب زندان اوين مي نشست تا فرزندش را ببيند. او را درمانده در دادستاني تهران براي اولين بار ديدم. گريان و نالان منتظر ملاقات با دادستان تهران بود تا عاجزانه التماس کند که اجازه دهند دخترش يک بار تماس تلفني با وي داشته باشد. پس از ديدن اين مادر غمگين و افسرده، وکالت هنگامه شهيدي را به عده گرفتم.
5- ماهها طول کشيد تا توانستم بدون اينکه هنگامه شهيدي را ملاقات کنم او وکالتنامه مرا امضا کند تا بتوانم وکيلش باشم. پس از مدتها پرونده وي را مطالعه کردم. از صفحات اول پرونده، مي شود به راحتي ظلمي که بر وي روا شده بود را ملاحظه کرد. وقتي برگ هاي پرونده را مطالعه مي کردم مو بر بدن سيخ مي شد و در برخي از مواقع گريه مي کردم و به خود مي گفتم چطور يک انسان مي تواند آنقدر پست و رذل باشد که آشکارا و بدون واهمه اي، ديگري را اينگونه مورد آزاد و اذيت قرار دهد. سئوالات بازجو کاملا شخصي و خارج موارد اتهامي هنگامه شهيدي بوده و هدف تخريب شخصيت اين زن فداکار زنداني بود. لرزش دستان هنگامه شهيدي در هنگام نوشتن را مي توانستم در خطوط وي ببينم. اشکهاي خشک شده او را مي توانستم بر روي صفحات کاغذ ببينم. التماس هاي او هنوز هم بر روي اوراق بازجويي نوشته شده ووجود دارد. او التماس مي کرد و مي گفت خواهش مي کنم دست از سر من برداريد. ديگر تحمل بازجويي را ندارم. من يک فرزند دارم به او رحم کنيد. خواهش مي کنم آزادم کنيد. هنگامه شهيدي التماس مي کرد تمنا مي کرد اما انسانهاي پست و فرومايه اي که از وي بازجويي مي کردند گوش به حرف و زجه هاي هنگامه نمي دادند.
6- اولين بار در روز دادگاه و براي محاکمه هنگامه شهيدي را ديدم. او توان راه رفتن نداشت. رنگش همانند کچ شده بود و نمي توانست سخن گويد. قاضي دادگاه ناچار شد به اورژانس زنگ زده و استمداد جويد. چند پزشک و پرستار براي مداواي هنگامه به دادگاه آمده و تا حدودي حال وي را بهبود بخشيدند. قاضي دادگاه از هنگامه خواست تا وضعيت جسمي اش را سامان بخشد چرا که او مدتها بود اجازه خوردن غذا و آشاميدن نداشت. بازجوها براي شکنجه وي، غذا و آب آشاميدني را نيز از وي گرفته بودند. پس از مدتهاي طولاني قرار شد هنگامه شهيدي با قرار وثيقه يکصد ميليون توماني از زندان آزاد گردد. اما مادر وي تنها آپارتمان خود را که قيمت نود ميليون تومان ارزش داشت معرفي کرد و قاضي نيز پذيرفت. پس از مدت کوتاهي محاکمه صوري وي انجام شد و هنگامه به شش سال و سه ماه حبس محکوم گرديد.
7- با عتراض به حکم صادر شده، پرونده به شعبه 54 دادگاه تجديدنظرارسال شد. روزي بازجوي اطلاعات به هنگامه تماس مي گيرد و از وي مي خواهد که يادداشتي در حمايت از آقاي احمدي نژاد بنويسد. هنگامه تمکين نکرده و پاسخي با اين خواسته نمي دهد و بازجو نيز او را تهديد مي کند فرداي آن روز با وي تماس گرفته و به وزارت اطلاعات جهت پاره اي از توضيحات فراخوانده شد. هنگامه پنج شنبه روزي به وزارت اطلاعات رفت و از آن زمان به بعد در بازداشت است. حکم دادگاه تجديدنظر در يک روز صادر و همان روز نيز اجرا شد کاري که در دستگاه قضايي و در دعاوي عادي نمونه اي از آن را نمي توان يافت مگر آنکه قاضي رشوه گرفته باشد يا موضوع جرم سياسي باشد.
حال از هنگامه شهيدي خواسته شده است براي مرخصي وثيقه اي به ميزان ششصد ميليون تومان بسپارد. در حالي که اگر يک نفر در حادثه اي 12 نفر را به قتل برساند يا ششصد ميليون تومان کلاهبرداي کند مي بايست چنين وجهي را توديع کند نه اينکه حکم محکوميتي صادر شده باشد و براي اعطاي مرخصي چنين مبلغي را بستانند. بارهاي شده است که افراد مختلفي به حبس هاي طولاتي مدت از ده تا بيست سال محکوم شده اند ولي با وثيقه يکصد ميليون توماني آزاد کشته و به مرخصي رفته اند.
اما بازجويان و کارشناسان و بازپرسان و دادستان و قاضي و رئيس قوه قضاييه و ديگر حکمرانان بايد اين را بدانند که گردونه روزگار به يک منوال نخواهد چرخيد. همانطور که مرتضوي و حداد و حيدري و از خانواده دولت افرادي مانند کردان رسوا شدند آنان نيز در آينده نزديک رسوا خواهند شد مگر اينکه دست از جنايات و اعمال برخلاف قانون خود بردارند.
آنچه مرقوم نمودم همگي حقيقت محض است و گزارشگران حقوق بشر به راحتي مي توانند با مطالعه پرونده و خوانده لوايحي که به دادگاه داده ام پي به اعمال و رفتار برخي حاکمان جمهوري اسلامي ببرند.

هیچ نظری موجود نیست: