پنجشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۲

نامه سرگشاده منصوره بهکیش به آقای حسن روحانی

آقای روحانی صدای ما را بشنوید!
شما به عنوان رییس جمهور حکومت جمهوری اسلامی ایران معرفی شدید و در مراسم سوگند بیان کردید که "نماینده" تمامی مردم ایران هستید. به عنوان یک ایرانی لازم دیدم یادآوری کنم که شما نماینده امثال ما که رای نداده ایم نیستید. ما به دلیل غیر دموکراتیک بودن شیوه انتخاب شدن و انتخاب کردن و هم چنین نبود آزادی بیان و امکان ایجاد تشکل های مستقل و مردمی، انتخابات را در ایران آزادانه نمی دانیم ولی معتقدیم رییس جمهور یک کشور به عنوان مهم ترین مقام اجرایی آن موظف است که بدون تبعیض در جهت خواسته های همه مردم حرکت کند و پاسخ گوی همه آنهایی که رای داده و رای نداده اند، باشد.
شما در مقابل مردم سوگند یاد کردید و گفتید زمانی می توان قفل درب های بسته را باز کرد که همه چیز شفاف باشد. عالی است، شفاف بودن یکی از ارکان مدیریت سالم است و امیدوارم لااقل خودتان این شعار را عملی سازید. چیزی که ما در این سی و چهار سال ندیدیم و به آن نیاز داریم. ولی تنها شفاف بودن کافی نیست، مسوولیت پذیری و پاسخ گویی و هم چنین نبود تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی ارکان دیگر مدیریت سالم و انسانی است.
ما از همان ابتدای سال 58 که مردم به جمهوری اسلامی رای آری دادند، با مشکلات بسیاری روبرو شدیم ولی همواره مسوولان حکومتی از مردم می خواستند که دندان روی جگر بگذارند و امید به آینده ای روشن داشته باشند تا آرامش و آسایش و آزادگی در کشور برقرار شود ولی تفاوت گفتار و کردار از زمین تا به آسمان بود. آقای خمینی در نوفل لوشاتو گفت همه، حتی کمونیست ها آزادند ولی در دهه شصت و به ویژه در تابستان شصت و هفت هزاران نفر از بهترین فرزندان ایران زمین به دستور شخص ایشان اعدام شدند.  
به جای آینده روشنی که برای مردم ترسیم کرده بودید، بگیر و ببندها و شکنجه و اعتراف گیری و کشتار مخالفان و دگراندیشان شروع شد؛ سپس جنگ و پیامدهای خانمان برانداز آن؛ حجاب اجباری؛ بستن دانشگاه ها و اخراج دانشجویان؛ اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی در تابستان شصت و هفت در کمتر از یک ماه در حالی که بسیاری از آنان حکم زندان داشتند؛ دفن گروهی آنها با لباس در کانال هایی در خاوران بدون اطلاع و حضور خانواده های شان؛ قتل های زنجیره ای نویسندگان در سال 77 بدون آن که  پرونده آن به سرانجامی برسد؛ حمله به کوی دانشگاه در سال 78 و کشته و زخمی و بازداشت شدن تعدادی از دانشجویان؛ بازداشت و کشتار مردم معترض در خیابان در سال 88؛ شکنجه و قتل زندانیان در زندان کهریزک و قتل های خاموش در زندان ها که هنوز پاسخ روشنی بر چرایی و چگونگی هیچ یک از آن ها داده نشده است. 
آقای روحانی، در این سی و چهار سال شما و همراهان تان هر چه توانستید بر سر ما آوردید و با کشیدن تیغ بر روی مخالفان و مردمی که شاه را برای به دست آوردن آزادی و آزادگی و داشتن زندگی بهتر و انسانی تر بیرون کرده بودند، حکومت کردید و هر کدام تقصیرها را گردن دیگری انداختید.  
من و بسیاری از ما بهترین عزیزان مان را به خاطر نبود آزادی در جمهوری اسلامی از دست داده ایم و شاهد نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران بوده و هستیم. ولی امروز دیگر دهه شصت نیست که تنها با حذف بی صدای دگراندیشان بتوانید به زندگی خود ادامه دهید. این بار با مردمی روبرو هستید که نه تنها از فشار اجتماعی و سیاسی بلکه از فشار اقتصادی و بیکاری و گرانی سرسام آور به تنگ آمده اند و اغلب از روی ناچاری شما را انتخاب کرده اند زیرا نه شیفته جمهوری اسلامی اند و نه شیفته امثال شما، بلکه  خواهان یک زندگی شرافتمند و انسانی به دور از تبعیض و جنگ و خون ریزی هستند.
ما خانواده ها و بستگان مان نیز چیزی جز ساختن دنیایی انسانی نمی خواستیم ولی در طی این سال ها در بدترین شرایط زندگی کرده و سرکوب شده ایم. جمهوری اسلامی نه تنها حق زندگی را از عزیزان ما گرفت، بلکه مادران و پدران و همه ما را کشت و از داشتن یک زندگی انسانی محروم کرد. نه تنها ما، بلکه دختران و پسران ما را نیز درگیر این بیداد کرد و سایه تهدید و محروم شدن از زندگی فردی و اجتماعی همواره روی سر ما بوده است. من یک نمونه ام که برای کشف حقیقت و برقراری عدالت و پیگیری دادخواهی بارها بازداشت و ده ها بار به وزارت اطلاعات احضار و از کار بیکار شده ام. از اسفند 88 پاسپورت ام در فرودگاه ضبط شده است و به چهار سال حبس، سه و سال و نیم تعلیقی و شش ماه تعزیری محکوم شده ام و هر لحظه در انتظار اجرای حکم زندان هستم و پس از آخرین احضار برای اجرای حکم و معرفی خودم به زندان اوین در پانزده بهمن 91، به خانه باز پس فرستاده شدم تا روزی دیگر و هنوز چمدان ام در گوشه اتاق خاک می خورد و نمی دانم با بیان بخشی از حقیقت تلخی که بر ما رفته است چه سرانجامی در انتظارم خواهد بود.
عمق فاجعه اینجاست که تا به حال هیچ مقام مسوولی به ما خانواده ها و دادخواهان پاسخی نداده است که چه بر سر عزیزان ما در زندان ها آورده اند. از شما که به دنبال شفاف سازی هستید می خواهم این حداقل را برای ما روشن کنید:
1-     اعدام زندانیان سیاسی در دهه شصت و به ویژه کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 چگونه انجام شده است؟
2-     چرا زندانیانی که حکم زندان داشتند بی خبر از خانواده ها اعدام شدند؟
3-     چرا محاکمه آنها توسط کمیسیون مرگ پشت درهای بسته انجام شده است؟
4-     چرا هیچ مقام مسوولی پاسخی رسمی مبنی بر چگونگی و چرایی این کشتارها به ما نداده است؟
5-     چرا محل دقیق دفن آنها را به ما نمی دهند؟
6-     چرا وصیت نامه های آنها را به ما نمی دهند؟
7-     چرا خانواده ها را از حضور در خاوران منع می کنند یا مورد پیگرد و آزار و اذیت قرار می دهند؟
8-     چرا نمی گذارند آزادانه در منازل یا در خاوران و دیگر گورستان ها مراسم یادبود بگیریم؟
9-     چرا خاوران را برای چندمین بار در سال 87 زیر و رو کردند و پاسخ شکایت ما به بهشت زهرا را نداده اند؟
10-   چرا پنج سال است درب اصلی خاوران را بسته اند و مادران و پدران پیر مجبورند مسافت زیادی را با پای پیاده تا رسیدن به محل نامعلوم دفن عزیزان شان طی کنند؟
11-  چرا اجازه گذاشتن سنگ قبر و کاشتن گل و گیاه و آب یاری و نظافت به ما نمی دهند؟
12-  چرا حق شکایت را از ما گرفته اند و ما را مورد پیگرد و اذیت و آزار قرار می دهند؟
آقای روحانی، آیا می دانید وزیر "داد"گستری که شما انتخاب کرده اید، در بیست و پنج سال پیش یکی از اعضای کمیسیون مرگ بوده و چندین هزار نفر از بهترین و صادق ترین انسان ها و از جمله دو برادر نازنین ام که حکم زندان داشتند را به دلیل دگراندیشی اعدام کردند!
و بسیاری از افرادی که به شما رای داده اند از همین خانواده ها هستند، کسانی که پدر یا مادرشان، همسرشان، خواهر یا برادرشان و پسر یا دخترشان در جمهوری اسلامی کشته شده اند. خانواده هایی که با تمام این فشارها باز هم دوام آوردند و این شرایط را تحمل می کنند. آنها از سر درد و ناچاری به این جا به جایی ها دل بسته اند ولی اگر این بار به نیازها و خواسته های آنها بی توجهی شود، قطعا راه دیگری را برای تحقق مطالبات شان پیدا خواهند کرد. شما اگر واقعا آگاه به زمان و موقعیت خود شده اید و این حقیقت تلخ را به همراه تمامی مسوولان پذیرفته اید که حداقل برای نجات خودتان باید کاری دیگر کنید، همین امروز انجام دهید، زیرا فردا دیر است.
آقای رییس جمهور، امسال بیست و پنج سال از کشتار زندانیان سیاسی در سال 1367 می گذرد و ما هم چنان به دنبال کشف حقیقت و پاسخ گویی مسوولان جمهوری اسلامی هستیم و تا زمانی که حقیقت آنچه بر بستگان ما در زندان های جمهوری اسلامی گذشته است روشن نشود، این داغ برای ما هم چنان تازه است و پیگیری های ما ادامه خواهد داشت.
ما از شما می خواهیم که به اذیت و آزار مادران و دیگر بستگان اعدام شدگان و ناپدید شدگان قهری پایان دهید؛ درهای خاوران به روی ما گشوده شود و برای برگزاری مراسم سالگرد خانواده ها محدودیت و مزاحمت ایجاد نشود؛ ما می خواهیم محل دفن عزیزان گمشده مان را مشخص کنیم و آنجا را به سلیقه خودمان بیاراییم؛ این حداقل حق ما خانواده های آسیب دیده است و از شما می خواهیم که این حق را محترم بشمارید و به رسمیت بشناسید. 

تلاش ما دادخواهان برای ساختن دنیایی بهتر و انسانی تر است تا جهان شاهد بروز و تکرار چنین جنایت هایی نباشد.
 
 
 

 
 منصوره بهکیش
16 مرداد 1392
منتشر شده توسط مادران پارک لاله ایران

 
 

 

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

11 نظر

یکی از قاتلین رفقایم وزیر شد، تکبیر برادران!

http://www.iranglobal.info/node/22474
درودبرمنصوره بهکیش .خوشحالم که دراین کشورهنوزباهمه فشارهاشیرزنانی برای دادخواهی بپامیخیزندوانچه راکه مردمی درسکوت به نام زندگی میگذرانندبافریادخودیادامرمیشوند.آقای روحانی شمامیگوییدبطورمستقل وبدون هیچ فشاروتحمیلی کابینه راانتخاب کردیدپس انتخاب آقای پورمحمدی چه چیزی راثابت میکند.لطفاشماکه ادعای دموکراتیک بودن داریدبرای مردم روشن کنید.
عکس منتشرشده خواهروبرادران منصوره رانگاه میکنم وباخودمیگویم به چه گناهی .آیاعاشق محرومان بودن تاوانش مرگ است .آقای روحانی چه کسی ایاشمامیتوانیدجواب دهید.
درود بر انسانهای آزاده ای که در سخت ترین شرایط، آمران و عاملان کشتارهای بیش از سه دهه از رژیم اسلامی را به چالش می گیرند و بطور منطقی، انسانی و عاطفی، سئوالات خود را که سئوالات ملت خاموش است را مطرح می کنند. بدون شک رئیس جمهور جدید و کابینه اش، هیچگونه پاسخی برای این سئوالات نخواهد داشت. چون این ها از قماش همانهائی هستند که قتل ها را انجام داده اند. هرگونه جوابگوئی و داد پس دادن، یعنی تیشه به ریشه نظام اسلامی. بی جهت نیست که اصلاح طلبان و چپ اصلاح طلب شده، چارچنگولی پایه های این نظام را نگه داشته اند تا مبادا، ریشه خودشان هم زده شود. زنده و همیشه سربلند باشی خانم منصوره بهکیش.
5.     
شرم بر کسانی که در خارج از ایران، آزادنه زندگی می کنند، و بخاطر منافع شخصی خود، بخاطر پول هائی که در ایران دارند، بخاطر استفاده از مواهب ضد بشری رژیم اسلامی، به نفع آقایان، بخاطر اندیشه های غلط و پوسیده، از همه جنایات رژیم چشم پوشی می کنند و به نام اصلاح طلب و چپ اصلاح طلب، خواهان حفظ نظام و بنای تبعیض گرا و ضد حقوق بشر قانون اساسی رژیم اسلامی هستند. آیا خانمها و آقایانی که سنگ اصلاحات به سینه می زنند، نمی دانند "خانه از پای بست ویران است"؟ قانون اساسی که بر ارکان مذهبی شکل گرفته باشد با تعبیر و تفسیر و تأویل های مصلح اندیش ترین افراد، درست نمی شود؛ چون در دل خود تبعیض گراست، چرا؟ چون قانون اساسی شرعیه است. ضمانت قانونی ندارد. حتی اگر کسی هم برخی قوانین ثانویه را (مثل زمان شاه) با فتوا تغییر دهد، یکی دیگر می آید و آن را با فتوای دیگری عوض می کند.
ای خارج نشینان مصلحت اندیش منفعت جو، به خود آید و اگر کمکی برای منصوره بهکیش ها نیستید، چوب لای چرخ آنان نیز نباشید
درود بر منصوره بهکیش که هیچگاه مهر سکوت بر لب نداشته است
و خواسته های بر حق او , خواسته های همه خانواده ها و رنج کشیدگان
سی و چهار سال گذشته در سر زمین مان است . شجاعت و شفاف بودن
ترا برای همه آرزو داریم ....فاطمه رضایی
7.     
من نامه منصوره بهکیش به حسن روحانی را با غرور و سربلندی و با خجالت و شرمساری خواندم. کلمه کلمه نوشته منصوره بهکیش در من این احساس های متضاد را ایجاد می کرد. احساس غرور می کردم که به رغم 34 سال سرکوب و کشتار، هنوز منصوره های بهکیش هستند تا خواست آزادیخواهی و عدالت طلبی مردم ایران را چنین بی پروا فریاد کنند. و شرمسار و سرافکنده که ما در خارج از کشور با ملاحظات و محافظه کاریهامان آیا در حد مردم ایران و نمایندگان آزاده شان مثل منصوره بهکیش هستیم.
8.     
این لینک نوشته منصوره بهکیش در بالاترین است
https://www.balatarin.com/permlink/2013/8/7/3372720

کسانی که کاربر بالاترین هستند محبت کنند به آن مثبت بدهند تا بیاید صفحه اول و تعداد بیشتری از افراد آن را بخوانند
9.     
باارادت نسبت به خانم بهکیش
اگر دنیای دیگری هست، جانباختگان تو که جانباختگان ملت ایران هستند، سرافراز و خرسند از شجاعت و پایداری تو هستند.
ایکاش همه گان از تو می آموختند.
10.  
از کران تا به کران
لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد
فرصت درویشان است

زائد است برایت از ظلم و جور وستم و دربدری بنویسم
زائد است برایت از سالهادلتنگی، تنهائی و وحشت مرگ بنویسم
زائد است اگر بگویم که درد مشترکمان را تو بردوش کشیدی و تنهایت گذاشتیم


زمین تهیست ز مردان همین توئی باقی
که عاشقانه ترین ترانه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ...

دست های نجیب مادر را میبوسم و دستهای تو را هم
باشد که فرزانگی جهان را رویت کنی

ان فرو ریخته گلهای پریشان در باد
کز می جام شهادت همه هوشانند
یادشان زمزمه نیمه شب مستان باد
تا نگویند که از یاد فراموشانند
11.  
آقای روحانی جواب منصوره بهکیش راچگونه خواهیددادآیااعتقادداریدکه کوچکترین خواسته این خانواده رابراوریدتاآزادانه بتوانندبرگورهای خالی فرزندانشان اشکی بریزندودسته گلی به یادگاربگذارند.ویاشماهم دستورخواهیددادتاشقایقهای وحشی راکه درهربهاربرگورانهامیرویدپرپرکنندتارهگذارانی که ازان وادی میگذرندهرگزخبردارنشوندکه چه جانهای عزیزی درزیرخاک انجاآرمیده اند

پگاه


هیچ نظری موجود نیست: