احکام زندان و اعدام فعالان سیاسی – مدنی را محکوم می کنیم!
در آغاز سال جدید و بهار طبیعت
هستیم، بهار فصل زایش و تازگی و نو شدن فصل گل و شکوفه و باران و سرسبزی طبیعت
است، بهار فصل زندگی است. اما در این روزهای بهاری که بارش های زندگی بخش و نسیم
بهاری جان مان را تازگی می بخشد، خبرهای ناخوشایندی به گوش می رسد.
فقط در فروردین سال 91، مطابق
گزارش های ثبت شده، تعداد 35 مورد صدور و اجرای حکم اعدام در زندان ها و در ملاء
عام توسط واحد آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ثبت شده است و بار دیگر حکم
تاییدی بر آن است که کشورمان از نظر امتیازبندی رتبه دوم و به نسبت جمعیت، رتبه اول در
تعداد اعدام ها را دارد و حکم های پیاپی نا عادلانه قوه قضاییه و اعتراض زندانیان
به اشکال مختلف، آن ها را با خطر مرگ روبرو کرده است.
بر اساس گزارش کمپین دفاع از
زندانیان سیاسی و مدنی، برای 28 زندانی سیاسی، حکم اعدام صادر شده است که از این
تعداد زندانیان کرد وضعیت وخیم تری دارند. زانیار و لقمان مرادی، حبیب الله گلپری
پور، شیرکو معارفی، حبیب الله لطیفی، سعید ملک پور، حمید قاسمی شال، عبدالرضا
قنبری، غلامرضا خسروی سوادجانی و یوسف ندرخانی ده تن از زندانیانی هستند که حکم
اعدام شان در دادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور تایید شده است و هر لحظه در خطر
اعدام قرار دارند.
در کنار همه این بی عدالتی ها،
شرایط اسف بار زندان های کشور که در بسیاری موارد حتی تا 5 برابر ظرفیت، زندانی در
خود جای داده اند، باعث شده که زندانیان از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود محروم
باشند و در شرایط بحرانی بسر برند. به نحوی که برای رسیدن به بدوی ترین حقوق انسانی خود مجبور به اعتصاب غذاهای طولانی مدت شده و
از جان خود مایه می گذارند. در این رابطه می توان از دو زندانی کرد نام برد، شیرکو
معارفی از تاریخ 16 فروردین 1391 در اعتراض به نامشخص بودن وضعیت اش اعتصاب غذا
کرده است و علی مرادی در اعتراض به حکم سنگین 21 سال و تبعید در زندان بندرعباس از همان تاریخ لبانش را دوخته
است.
اجرای حکم شلاق برای زندانیان
سیاسی و سایر زندانیان و هتک حرمت و بر باد دادن حیثیت زندانیان که از مصادیق بارز
شکنجه است، از دیگر موارد نقض آشکار حقوق بشر در زندان هاست.
جا دارد باز هم از کارگران و
فعالان کارگری زندانی، رضا شهابی، علی اخوان، علی نجاتی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی
و نیز بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری جنبش لغو کار کودکان که هم اکنون دوره 5
ساله زندان خود را می گذراند و نیز رسول بداغی از معلمان زندانی یاد کنیم که به
جرم دفاع از حق تشکل مستقل و حقوق صنفی خود، محکوم شده اند سال های زیادی از
عمرشان را در زندان بسر می برند.
هم چنین جا دارد از 29 دانشجوی در
بند زندان های سراسر کشور به ویژه مجید توکلی، مجید دری، بهاره هدایت، مهدیه گلرو
و... یادی کنیم که تحت شدید تربن فشارها بوده و هستند. از فعالان زنان می توان
محبوبه کرمی را نام برد که با تنی بیمار، مادر و پدرش را به ترتیب پس از هر بار
بازداشت از دست داده است.
در کنار این موارد آشکار نقض
حقوق بشر، روزنامه نگاران و فعالان مدنی و حقوق بشری دیگری نیز چون محمد صدیق
کبودوند، احمد زیدآبادی و وکلای شجاع مانند عبدالفتاح سلطانی، نسرین ستوده و محمد
سیف زاده به جرم دفاع از موکلان خود در زندان بسر می برند و از حقوق اولیه یک
زندانی عادی نیز محرومند. محمدعلی دادخواه یکی دیگر از وکلای شجاع و متعهد کشورمان
می باشد که به جرم دفاع از موکلانش به 9 سال حبس تعزیری، ده سال محرومیت از وکالت
و تدریس، جزای نقدی و شلاق محکوم شد. او باید روز 16 اردیبهشت خود را به اجرای
احکام معرفی کند. هم چنین فعالان سیاسی، مدنی و مذهبی نیز در زندان عمر خود را
سپری می کنند، بدون اینکه خودشان یا خانواده شان هیچگونه پاسخی از قوه قضاییه
حکومت اسلامی دریافت کنند.
در رابطه با مادران پارک لاله و
به جرم همدردی و همراهی با مادران عزادار، تعداد زیادی بارها احضار، تهدید و
بازداشت و تعدادی نیز به حبس های طولانی محکوم شده اند. ژیلا کرم زاده مکوندی و
لیلا سیف اللهی به دو سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی و نادر احسنی به دو سال
حبس تعزیری محکوم شده اند که ژیلا کرم زاده در ششم دی ماه سال 1390 دستگیر و هم
اکنون در زندان اوین است. او دارای فشار خون بالاست و به دلیل غذای نامناسب زندان،
گاهی دچار افزایش فشار می شود، ولی در حال حاضر تحت کنترل بهداری زندان اوین است.
چند تن دیگر از این انسان های
عاشق و معترض به بی عدالتی در دادگاه بدوی حکم گرفته اند. ژیلا مهدویان به سه سال
حبس تعزیری و 2 سال حبس تعلیقی، دخترش به شش ماه حبس تعزیری، ام البنین ابراهیمی
به سه سال حبس تعلیقی، حکیمه شکری و ندا مستقیمی و آقای رمضانی منتظر رأی دادگاه
هستند.
فرد دیگری به نام سید محمد
ابراهیمی نیز از 23 آذر 89 به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و
"توهین به رهبری" و "جنگ نرم علیه نظام" بازداشت شده و تحت
شدیدترین شکنجه ها و آزار و اذیت قرار گرفته است؛ نزدیک به دو ماه در آسایشگاه
روانی بستری شده و پدرش با روبرو شدن با شرایط سخت او، تحمل را از کف داده و از
غصه دق کرده است. او که در تاریخ 23 فروردین از حضور در دادگاه انقلاب خودداری کرد
به اتهام واهی رابط بین مادران عزادار و رهبران جنبش سبز و اقدام علیه امنیت ملی
بازداشت شده است.
در کنار همه این بی عدالتی ها و
تضییع حقوق اولیه انسانی، منصوره بهکیش یکی از اعضای خانواده های جان باختگان دهه
60 و از مادران پارک لاله است که در دادگاه بدوی با حکمی سنگین به چهار سال و نیم
حبس تعزیری محکوم شده است که اعتراض های زیادی را به دنبال داشت.
ما مادران پارک لاله در آستانه
روز 19 اردیبهشت، یاد فرزاد کمانگر معلم مبارز و فعال حقوق بشر و محیط زیست، شیرین
علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان را گرامی می داریم. آنها دو
سال قبل در چنین روزی به اتهام های واهی اعدام شدند.
فرزاد کمانگر که قبل از اعدام به
مدت 4 سال در بازداشت و تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت، جان خویش
را در راه آرمان های انسانی خود نهاد. دایه سلطنه، مادر فرزاد این مادر مبارز و
دادخواه، در اولین سالگرد اعدام این فرزند راستین مردم گفت: " فرزاد مال یک
خانواده نیست، او متعلق به یک ملت است" و به همین مناسبت جمعی از فعالان مدنی
و معلمان روز 19 اردیبهشت را روز نفی خشونت و دفاع از حق حیات و یا روز معلم آزاده
نامیدند.
ما مادران پارک لاله، برای
جلوگیری از تکرار جنایت، تمامی احکام ناعادلانه زندان و اعدام فعالان سیاسی–مدنی و تمامی
آزادی خواهان ایران را که در این
سی و سه سال برای دفاع از عقیده خود به زندان افتاده یا اعدام شده اند را به شدت
محکوم می کنیم و بر سه خواسته همیشگی خود، لغو مجازات اعدام، محاکمه عادلانه و
علنی آمران و عاملان جنایات صورت گرفته در دوران حکومت سیاه جمهوری اسلامی و آزادی
همه زندانیان سیاسی و عقیدتی پای می فشاریم و تا تحقق این خواسته ها از پای
نخواهیم نشست.
ما عمیقا باور داریم که دوران
دیکتاتوری و استبداد بسر رسیده و تنها در جهانی عاری از هر گونه قتل و کشتار و
شکنجه و زندان، می توان آزادی و عدالت را باور داشت.
مادران
پارک لاله
14
اردیبهشت 1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر