دوشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۹

"من صدای او هستم"

در حمایت از مادران پارک لاله (عزادار ایران) لطفن پتیشن زیر راامضا کنید
http://www.petitiononline.com/Iran2009/petition.html

كارزار من صداى او هستم 
صدای اکرم باش، صدای ژیلا باش!
نگذار صدايشان را خاموش كنند

اکرم نقابی (زینالی)

ژیلا مهدویان (ترمسی)


اکرم نقابی (زینالی) به همراه ژیلا مهدویان (ترمسی)، یکی‌ دیگر از مادران پارك لاله و دو دخترشان را نیروهای امنیتی رژیم در تاریخ نهم اكتبر ٢٠١٠ دستگیر و زندانی کردند. دو دختر این دو مادر را پس از ۱۲ روز حبس به قید ضمانت آزاد کرده اند.
اکرم مادر سعید زینالی است. سعید را که دانشجو بود در مقابل چشمان مادرش ربودند.سعید را و ۶ دانشجوی دیگر را. همگی‌ از دانشگاه تهران، ۴ پسر و دو دختر.۱۱ سال قبل آن‌ها راه بردند  و تا به امروز هیچ خبری از آنها نیست. از هیچ کدامشان خبری نیست!

اکرم ۱۱ سال است که از فرزندش بی‌خبر است. نه قراری، نه اتهامی، نه کیفرخواستی، نه وکیلی یا محکمه و حکمی.. نه ملاقاتی و نه جوابی !  اما اکرم هم  مانند هزاران مادر و پدر دیگر دست از تلاش و جستجو بر نداشت و طالب پاسخ، طالب برقراری عدالت و خواهان اطلاع از سرنوشت جگر گوشه‌اش است۔
 
  سعید زینالی دانشجوی دانشگاه تهران را در جریان دستگیری‌های وسیع   پس از حمله وحشیانهٔ رژیم اسلامی به خوابگاه دانشجویان در سال  ۱۹۹۹  دستگیر  کردند و تا به امروز از او و سرنوشتش خبری نیست.
 
اکرم هم از مادران پارك لاله است. یک گروه از گروه‌هایی‌ که در ایران هم مانند هر کجا که دیکتاتور‌ها و حاکمان خودکامه فرزندان مردم را میربایند، زندانی و شکنجه میکنند، سربه نیست میکنند، ضرورت و  غریزهٔ انسانی‌ به آن شکل داده است. آخر این درد که فرزند کسی‌ را از آغوشش بربایند و بزنند و ببرند و پس از ۱۱ سال کابوس و انتظار و چشم به در دوختن، به هر زندان جهنمی رژیم سر زدن، رشوه دادن، در مقابل هر شکنجه گر و جلّاد و آخوند‌ و بازجو و پاسدارى سر خم کردن و هنوز هم پس از ۱۱ سال که هر لحظه‌اش عمریست، از سرنوشت جگرگوشهٔ خود بی‌خبر بودن، دردی نیست که یک مادر یا پدر بتواند بتنهایی تحمل کند. به ویژه که این درد را این رژیم با قتل عام و دستگیری‌های گروهی و آدم ربایی‌های شبانه به دردی اجتماعی ‌، درد هزاران مادر و پدر و خواهر و برادر بدل کرده است۔
اکرم از مادران پارك لاله است. او و مادران دیگر، یک گروه مادرانى هستند که جگرگوشه‌هایشان ، فرزندانشان ، دختران و پسران دانشجويشان ، كسانى كه مدافعين حقوق انسانى، حقوق کودکان، حقوق  کارگران و دانشجويان بودند را جلّادان اسلامی از آغوششان ربودند. اکرم  مادر داغ داری است که در جمع پارک لاله، با گرد هم آمدن، با تسلی‌ دادن به دیگران، با گوشدادن به دردنامه ها، با بازگفتن درد خود ، با جمع شدن بر بالین مادرانی که زیر بار درد , توان ایستادن و رفتن را از دست داده اند, نقطهٔ تماسی مییابد با يك دنیای انسانی‌ در وحشتکده اى  که رژیم اسلامی به هزاران خانوادهٔ ایرانی تحمیل کرده است.  اکرم زینالی اولین مادر ی نیست که تنها به یک دلیل، به دلیل عدالت خواهی‌ ، به دلیل خواست اطلاع از سرنوشت فرزندان و عزیز و جگرگوشه خود آزار و اذیت میشود، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و زندانی میشود.

 صدای مادران پارك لاله ،صدای مادران خاوران است, صداى صدها لاله زار بی‌ نام و نشان دیگر نيز هست.این صدای میلیونها ایرانی معترض و آزادی خواه است. صدای همهٔ کسانی‌ است که در این ۳۱ سال به انحای گوناگون به سفاکان اسلامی قربانی داده اند. صدای آنها، پژواک صدای همهٔ آن هزاران دختر و پسر دانشجو و مبارزان حقوق انسانی‌ است که تنها به دلیل انسان بودن، و خواست جامعه‌ای انسانی‌ برای همه, در شکنجه گاه‌های این رژیم, محبوس گشته، شکنجه شده، به قتل رسیده، و یا مفقود شده اند. وجود مادران پارك لاله و همهٔ آنهایی که چه در داخل و یا در خارج ایران صدایشان دادخواستی علیه رژیم جرم و جنایت اسلامی است, امروز یکی‌ از مهمترین عوامل زنده نگاه داشتن نام،خاطره، و باز نگاه داشتن پرونده‌های جنایات سی‌ و یکسالهٔ این رژیم بر علیه مردم است.  این فریادی است که اینک به گوش همهٔ جهانیان می‌‌رسد و پروندهٔ جنایات دههٔ ۶۰، پروندهٔ کهریزک و اوین و رجایی شهر و مهاباد و سنندج را باز نگاه میدارد و  نفرت و انزجار شریفترین مردم جهان بر علیه این قاتلان را دامن میزند.
مادران پارك لاله تاریخ زندهٔ ۳۱ سال جنایت این رژیمند و به همین دلیل خاری هستند به چشم آن.
 
ضرب و شتم  اين مادران، دستگیری و شکنجه و تهدیدشان، پاپوش دوختن و پرونده سازی  عليه اين آنها  براى خواست دانستن این کهفرزند من کجاست, با جگرگوشهٔ من چه کرده‌اید؟ تلاش مذبوحانه رژيم براى سركوب و خاموش كردن اين مادران است. اکرم و ژیلا را دستگیر و زندانی کرده‌اند تا بلکه به این طریق، از راه حبس و شکنجه و آزار جسمی‌ و روحی‌, صدای آنها را، صدای اعتراض و دادخواهی هزاران مادر و پدر و خواهر و برادر داغدار را خاموش کنند.
صدای اکرم باش، صدای ژیلا باش!
نگذار صدايشان را خاموش كنند!

٢٢ نوامبر ٢٠١٠ برابر با يكم آذر ١٣٨٩

نامه اعتراضى:
من دستگيرى اکرم زینالی(نقابی)  و ژیلا مهدوی, از مادران پارك لاله را محكوم ميكنم. جمهورى اسلامى بايد جهت آزادى اين دو مادر تحت فشار گذاشته شود. يورش به خانواده هاى زندانيان سياسى بايد فورا متوقف شود.
من صداى اکرم زینالی(نقابی)  و ژیلا مهدوی هستم.
نام   . . . . . . . . . . . . . . .
شهر و كشور محل اقامت . . . . . . . . . .

لطفا نامه اعتراضى خود را به آدرس هاى زير ارسال نماييد.
Navanethem Pillay
High Commissioner for Human Rights
Office of the United Nations High
Commissioner for Human Rights (OHCHR)
Palais des Nations
CH-1211 Geneva 10, Switzerland
Fax: +41-22-917-9008 (Geneva) +1-212-963-4097 (NY)

شما همچنين ميتوانيد نامه اعتراضى خود را به سفارت رژيم اسلامى در كشور محل اقامتتان ارسال نماييد.
لطفا رونوشت نامه اعتراضى خود را براى آرشيو ما به آدرس زير ارسال داريد:
--------------------------------------------------------------------------------------
"من صداى او هستم" کارزاری هشت ماهه  ميباشد كه توسط كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى در ايران، فراخوان داده شده است. هدف اين كارزار  جلب حمايت جهانى  از زندانيان سياسى در ايران و خانواده هايشان  و نیز تحت فشار گذاشتن جمهوری اسلامی براى آزادى تمامى زندانيان سياسى از زندان است. اين كارزار تا ٢٠ ژوئن ٢٠١١،  روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسى در ايران، ادامه پيدا خواهد كرد. در طول اين هشت ماه هر هفته وضعيت يك زندانى سياسى در سطح وسيعى به زبان فارسى و انگليسى مطرح شده و از مردم در نقاط مختلف جهان خواسته ميشود كه با ارسال نامه اعتراضى از اين زندانى سياسى حمايت كرده و صداى يك زندانى سياسى باشند.
حمايت كنندگان از كارزار "من صداى او هستم":
              Mission Free Iran
اگر مايل به حمايت ازاين كارزار هستيد با ما تماس بگيريد۔
 
براى اطلاعات بيشتر لطفا به وبلاگ و سايت اينترنتى زير مراجعه نماييد:


هیچ نظری موجود نیست: