رژیم جمهوری اسلامی ایران که هرلحظه از اعتبار مردمی اش کاسته می شود، می خواهد با ایجاد
رعب و وحشت و خفقان بیشتر، صدای مردم جان به لب رسیده را ساکت کند.
از یک طرف با اعمال وحشیانه ی برپا کردن چوبه های دار و قطع عضو و قصاص، حقوق مردم را زیر پا
می گذارد و از طرف دیگر می خواهد تمام صداهای اطلاع رسانی را، خاموش کند.
برای برپا کردن کارناوال های حکومتی به مناسبت دهه فجر، و متعاقب آن انتخابات ساختگی، راهی جز ساکت کردن صدای مردمی نیست که زیر بار فشار اقتصادی، هر لحظه بیشتر کمر خم می کنند و توان گذران زندگی را در پایین ترین حد خود هم ندارند. با نزدیک شدن به 22 بهمن، و انجام نشدن تمامی شعارهایی که به مردم داده شده بود، این بار مسئولان راهی جز انجام خشونت بیشتر نیافتند.
برای برپا کردن کارناوال های حکومتی به مناسبت دهه فجر، و متعاقب آن انتخابات ساختگی، راهی جز ساکت کردن صدای مردمی نیست که زیر بار فشار اقتصادی، هر لحظه بیشتر کمر خم می کنند و توان گذران زندگی را در پایین ترین حد خود هم ندارند. با نزدیک شدن به 22 بهمن، و انجام نشدن تمامی شعارهایی که به مردم داده شده بود، این بار مسئولان راهی جز انجام خشونت بیشتر نیافتند.
مردم عزیز، 34 سال از برپایی رژیمی که ادعا می کرد، عدالت،
برابری، آزادی را در کشور به ارمغان می آورد، می گذرد و سفره های مردم به جای
اینکه پر شود، هر لحظه خالی تر می شود. قدرت خرید مردم هر لحظه کمتر می شود.
برخورداری از داشتن مسکن برای آحاد مردم به آرزویی دست نیافتنی
تبدیل شده است. مردم هر روز بیشتر از داشتن امکانات آموزش و بهداشت بی بهره می
شوند.
در خیابان ها تعداد کودکان کار، کودکانی که به آنان وعده آموزش
رایگان داده شده بود، بیداد می کند. آماراعتیاد، فقر و دزدی، سربه فلک کشیده است.
با تمام موارد اشاره شده رژیم به جای پاسخگویی به مردم برای
انجام نشدن خواست های آنان، سناریوهای جدید می نویسد و با سر و صدا کردن پیرامون
پرونده های ساختگی، افکار مردم را به انحراف می کشاند.
- دیدارهای برنامه ریزی شده از زندان ها و شکنجه گاه های
وحشتناک رژیم و پی آمد آن، گفتن دروغ های فراوان،
- دستگیری روزنامه نگاران و متعاقب آن پرونده سازی برای آنان،
- حمله به دفاتر مراجع معترض و دستگیری طرفداران آنان،
- افزایش فشار و سرکوب بر دراویش گنابادی،
- افزایش فشار و سرکوب اقلیت های دینی و مذهبی (بهائیان، مسیحیان، سنی ها، ...)
- افزایش فشار و سرکوب اقوام (کرد، عرب، بلوچ، ...)
- محدود کردن استفاده از اینترنت، بستن سد کردن سایت های
مختلف،
- محدود کردن استفاده از وسایل ارتباط جمعی،
- هیاهو و قیل و قال بیهوده پیرامون پیشرفت های ساختگی،
- تهدید و ارعاب خانواده ی جانباختگان و معترضان به شرایط نابسامان
و ...
همه و همه برای پاسخ گو نبودن در قبال مردم و ادامه ی این
وضعیت اسف بار است.
آیا با زیر پا گذاشتن حقوق مردم در این سطح وسیع و رکود
اقتصادی حاکم در کشور، مردم برای آگاهی از وضعیت موجود احتیاجی به عوامل بیگانه
دارند؟
بزرگترین عاملی که مردم را به اعتراض وا می دارد، همان جنایاتی
است که در کشور هر روز اتفاق می افتد وما شاهد آن هستیم. با به وقوع پیوستن پیاپی
این اتفاقات غیر انسانی، آیا احتیاج است که جاسوس بیگانه به مردم چیزی بگوید؟
مردم خود بهتر از هر کس دیگر بر همه چیز آگاهند. دست از
دروغگویی و پرونده سازی برای بهترین فرزندان این ملت بردارید.
ما مادران پارک لاله با تاکید بر سه خواسته همیشگی خود، (لغو
مجارات اعدام و کشتار انسان ها به هر شکل، محاکمه آمران و عاملان جنایت های صورت
گرفته در جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و
عقیدتی)، از مسئولین جمهوری اسلامی مصرانه می خواهیم که دست از آزار و اذیت مردم
ایران بردارند و به جای پرونده سازی برای مردم، به خواسته های آنان پاسخ دهند. ما
خواهان آزادی هر چه سریع تر و بی قید و شرط بازداشت شدگان اخیر هستیم. ما از تمامی
مردم عزیز کشورمان می خواهیم که همگی هشیار باشیم و با دفاع از روزنامه نگاران
جلوی به وقوع پیوستن دوباره کودتا علیه مردم را بگیریم
مادران پارک لاله ایران
13/11/91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر