با یقین به رسیدن به حکومتی دمکرات و سکولار
نامه جمعی از فعالان جنبش زنان به نسرین ستوده در رابطه با اعتصاب غذای او در زندان
روز 30 مهرماه 1389، جمعی از فعالان جنبش زنان و موکلان نسرین ستوده، در خانه وی گردهم آمدند تا در حضور خانواده نسرین، از وی درخواست کنند اعتصاب غذایش را بشکند.
نسرین جان،
ما امروز اینجا، در آشیانه پُر مهرت که دو جوجه خردسال را در آن به ناز پرورانده ای ، گرد هم آمده ایم، تا بگوییم نه به خاطر خودت که به خاطر رنج ما، لب هایت را بگشا و اعتصاب غذایت را بشکن.
آری ما اینجا گرد هم آمده ایم که در عین ابراز احترام به تصمیمی که از قرار تنها راه گشاده پیش روی تو بوده است، بگوییم می دانیم ایمان ات به اجرای قانون انسانی و برابر، چون کوه، استوار است اما، ما یاران ات در جنبش زنان تحمل قطره قطره تحلیل رفتن تن رنجورت را نداریم.
آری ما امروز غمگنانه آشیانه ات را محمل کرده ایم تا بگوییم :
نه به خاطر خودت / که به خاطر ما، به خاطر درد مشترکمان، لب هایت را بر غذا بگشای
نه به خاطر خودت / که به خاطر ما، به خاطر درد مشترکمان، لب هایت را بر غذا بگشای
آری، ما امروز آمده ایم به خانه ی تو که بگوییم:
نه به خاطر آفتاب / که به خاطر سایه پُرمهر تو بر سر موکلان ات که به وسعت جهان است،
نه به خاطر حماسه های تابناک / که به خاطر «مقاومت های روزمره مان» در کوران زندگی نابرابر
نه به خاطر آفتاب / که به خاطر سایه پُرمهر تو بر سر موکلان ات که به وسعت جهان است،
نه به خاطر حماسه های تابناک / که به خاطر «مقاومت های روزمره مان» در کوران زندگی نابرابر
نه به خاطر ترس از جان / که به خاطر «ترس ما» از تنهایی خودمان،
به خاطر آرزوی یک لحظه همسر و فرزندانت که پیش تو باشند،
به خاطر آرزوی یک لحظه همسر و فرزندانت که پیش تو باشند،
نه به خاطر شاهراه های دوردست
به خاطر دست های کوچک مهراوه و نیما در دست های مهربان مادرشان
به خاطر دست های کوچک مهراوه و نیما در دست های مهربان مادرشان
نه به خاطر پس زدن دیوارهای عبوس اوین
به خاطر ایمان مشترک مان به «دفاع از زندگی» و حضور تو ، که پیش ما باشی
به خاطر ایمان مشترک مان به «دفاع از زندگی» و حضور تو ، که پیش ما باشی
نه به خاطر انسان های بزرگ
به خاطر کودکانی که بی هیچ پناه و سایه امیدی پای چوبه های دار می روند
به خاطر زنان هم وطن ات که هر روز از قوانین نابرابر رنج می برند
به خاطر کودکان کار و رنج هایشان که تو تسکین می دادی،
به خاطر کودکانی که بی هیچ پناه و سایه امیدی پای چوبه های دار می روند
به خاطر زنان هم وطن ات که هر روز از قوانین نابرابر رنج می برند
به خاطر کودکان کار و رنج هایشان که تو تسکین می دادی،
و نه حتا به خاطر نیما و مهراوه ات
که به خاطر دخترکان زندانبانانت که در اسارت قوانین نابرابر نیازمند دفاع تو هستند
که به خاطر دخترکان زندانبانانت که در اسارت قوانین نابرابر نیازمند دفاع تو هستند
آری نسرین جان به خاطر هر چیز کوچک و هر چیز پاک، لب هایت را بگشای تا چهره و لبان یارانت در جنبش زنان به لبخندی گشوده شود.
جمعه – 30 مهرماه 1389
برگرفته از سایت مدرسه فمینیستی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر