ژیلا کرم زاده مکوندی زنی ایرانی است. یک شاعر و هنرمند؛ کسی که همانند میلیونها ایرانی دیگر سالها نسبت به بی عدالتی هایی که حاکمان کشورش به نام دین بر مردم روا میداشتند، اعتراضی خاموش داشت. چرا که این تمامیت خواهان از همان ابتدای پیروزی با شیوه "تفرقه بینداز و حکومت کن" مردم را پراکنده کردند و اعتماد را از آنان سلب کردند.
اما در خرداد 88 یک بار دیگر مردم به همدیگر با نگاهی تازه رو کردند. آن ها داشتند دوباره همدیگر را می یافتند که باز دیو خرناسه کشید و شروع به کشتار علنی دیگری کرد. عوامل وابسته به حکومت با سلاح گرم و سرد و روش های وحشیانه به مردم یورش بردند و تعدادی از معترضین را کشتند.
ژیلا همانند بسیاری دیگر تاب نیاورد تا خاموش بماند. هر گاه با او هم کلام می شدی، همواره نکته هایی ناب از عشق به انسانها در کلامش می یافتی و همین سبب شد تا او ساکت ننشیند و همراه کسانی باشد که در تظاهرات اعتراضی آن سال شرکت کردند.
حس انساندوستی و آزادیخواهی او سبب شد تا با این که مادر نبود به حمایت از مادرانی بپردازد که فرزندانشان آماج این حملات شده بودند و همچون آنان دلسوخته از داغ فرزند و بی تاب به این کشتار اعتراض کند. همراه مادران و سایر هواداران او هم بارها و بارها در مراسم شنبه های اعتراضی پارک لاله در سکوتی حزن آلود با پیمودن راهی به دور آب نمای پارک نشان داد که با این ظلم ها مخالف است.
کوردلان حکومت که حتی تاب این سکوت را هم نداشتند دو بار او را دستگیر کردند. غافل از آن که بعد از هر بار زندان با وجود لمس شرایط سخت زندان و انفرادی عزم او راسخ تر خواهد شد. در دادگاه مضحک شان که قاضی خداشناس !!! آن قبل از شنیدن سخنان متهم، حکم خود را بر اساس گزارشات و نظر کارشناس !!! صادر نموده است، او با شجاعت تمام از عقیده خود دفاع کرد و قدمی عقب ننهاد. به راستی که چنین انسان هایی کمیاب هستند.
نتیجه دادگاه چهار سال حبس بود (دو سال تعزیری و دو سال تعلیقی). اینک او پشت میله هاست و روزها را به انتظار بازگشت کبوتری سفید به وطن محبوبش می شمارد. او کسی است که راحتی خود را فدای یک خواسته جمعی کرد. کسی است که به ندای وجدان و مسئولیت اجتماعی اش گوش داد.
ژیلا و کسانی مثل او با تمام وجود و به قیمت از دست دادن آزادی خود علیه شرایط خفقان و اختناق جامعه برخاسته و مقاومت کرده اند. اینان انسان هایی پاک هستند، کسانی که برای زنده ماندن انسانیت از وجود خود مایه گذاشته اند و در این روزهای حبس با روحیه و محکم ایستاده اند. چون می دانند پیروزی قطعی است و در پیشگاه وجدان خود و مردم و سرزمین محبوب همگی مان رو سپید خواهند بود. به امید آزادی او و دیگر کسانی که به خاطر بهروزی میهن از آزادی خود گذشته اند.
لیلا سیف اللهی
بهمن ماه 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر