با یقین به رسیدن به حکومتی سکولار و دمکرات
از دار تا بهاردر بهار ِ عکس ها، روی پنجه ی پا هم بایستم
نمی توانم حتی شانه هایت را لمس کنم؛
چه رسد به زمزمه در گوش ات
که تکرار تکواژه ی نام توست بر زبانم.
تابستان گذشت،
لباس هایت لاجوَرد خورده بر طناب ِ رخت
خبر از نم نم باران می دهد؛
بارش ِ پاییز ِ امسال اما شور است
مثل اشک های من در غیبت ِ طولانی ی تو.
با خیال سبز ِ جوانت
پاییز ِ بُردبار هم سپری خواهد شد
اما برف سرد ِ زمستان، بی ملاحظه ی تأویل ها
جز به توازن ِ کفه های داد، نمی اندیشد.
در ارتفاع ِ قضاوت ها از دار تا بهار تکثیر می شوی
و چه شوخ، به آمیختگی ی فصول، لبخند می زنی.
پرتو نوری علا
نمی توانم حتی شانه هایت را لمس کنم؛
چه رسد به زمزمه در گوش ات
که تکرار تکواژه ی نام توست بر زبانم.
تابستان گذشت،
لباس هایت لاجوَرد خورده بر طناب ِ رخت
خبر از نم نم باران می دهد؛
بارش ِ پاییز ِ امسال اما شور است
مثل اشک های من در غیبت ِ طولانی ی تو.
با خیال سبز ِ جوانت
پاییز ِ بُردبار هم سپری خواهد شد
اما برف سرد ِ زمستان، بی ملاحظه ی تأویل ها
جز به توازن ِ کفه های داد، نمی اندیشد.
در ارتفاع ِ قضاوت ها از دار تا بهار تکثیر می شوی
و چه شوخ، به آمیختگی ی فصول، لبخند می زنی.
پرتو نوری علا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر