دوشنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۰

یادمان قتل عام زندانیان سیاسی-عقیدتی در تابستان سال 1367

عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و فعال حقوق بشر
محاکمه آمران و عاملان جنایت علیه بشریت تنها مجازات آنان نیست
بلکه به رسمیت شناختن درد و رنج قربانیان نیز هست

یادمان قتل عام زندانیان سیاسی-عقیدتی در تابستان سال 1367

حضور و برپایی میز اطلاع رسانی حامیان مادران پارک لاله/ لس آنجلس- ولی
در برنامه جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران/ جنوب کالیفرنیا
یکشنبه 4 سپتامبر 2011، ساعت 4:30-1:30
سالن تئاتر کتابخانه سانتا مونیکا
آدرس
Santa Monica Public Library
601 Santa Monica & 6th str. LA  90401
برای ملاحظه اخبار در این رابطه به فیس بوک حامیان مادران پارک لاله در لس آنجلس / ولی مراجعه کنید
گرچه سی و سه سال جرم و جنایت جمهوری اسلامی و ضدیت با هر نظر و عقیده متفاوت، زخم های بی شماری بر پیکر ستم کشیده مردم ایران نشانده است، اما آنچه در تابستان و پائیز سال 1367 در زندانهای این حکومت بر هزاران ایرانی دگراندیش وارد آمد چنان دهشتناک و ضد بشری بود که ننگی جاودانه، بر پیشانی این رژیم حک کرد. آیا هیچ وجدان بیداری می تواند حتی از گوشه ای از کشتارهای جمعی و خوف انگیز در زندان های رژیم با خبر باشد و سکوت کند؟ آیا می توان بر رنج و درد خانواده های بیشماری که عزیزان خود را چنان ظالمانه از دست دادند چشم فروبست؟ یا ضجه های مادرانی را نشنیده گرفت که در برابر تحویل جنازه فرزندانشان، از آنان هزینه تعداد گلوله هائی طلب می شد که پیکر نورس فرزندشان را سوراخ سوراخ کرده بود؟ آیا پاره تن هائی که از گورهای جمعی بیرون زده بود نمی تواند کابوس تمام اعصار باشد؟ چگونه می توان تنها به فکر پر کردن سفره و جیب خود بود و درد مادرانی چون ریاحی ها، بهکیش ها، لطفی ها و صابری ها را به خودشان واگذاشت؟


شاید خوشبخت کسانی بودند که شلیک گلوله ای یا طناب داری به رنج شکنجه های سبعانه ای که بر جسم و ذهن آنان می نشست، پایان داد و مجبور نشدند همچون دختران و پسرانی که بارها مورد تجاوز شکنجه گران قرارگرفتند، یا شاهد شکنجه یارانشان بودند و گاه در عمق بی پناهی و درد، به شناسائی رفیقان خود دست زدند، زنده بمانند تا بی آن که موجب سرزنشی باشند، بار جنایات این رژیم را با خود حمل کنند.
اما تنها به برکت همین زندگان است که کتاب ها و نامه های فراوانی از این فصل پر زجر تاریخ رژیم اسلامی نوشته شده است و حضور نویسندگانشان شهادتی انکار ناپذیر به ظلم و ظلمت رژیم است. رژیمی که نه تنها در صدد معرفی آمران و عاملان کشتارهای جمعی سال 1367 و عذرخواهی و دلجوئی از مردم ایران نیست و در تلاشی مذبوحانه سعی در نابود کردن این اسناد و دلالت های آشکار دارد، همچنان تا امروز با هر نظر و عقیده متفاوت چنان می کند که هیچ فاتحی با ملت مغلوب نکرده است.
سخن از خونخواهی نیست. چرا که همانطور که مادران خاوران و مادران عزادار پارک لاله، همواره تأکید کرده اند دادخواهی برای اجرای عدالت،  نخستین گام در جهت التیام زخم های عمیقی است که بر پیکر هزاران تن از بازماندگان و خانواده های اعدام شدگان و قربانیان شکنجه وارد آمده است. بنابراین تا دادگاه های واجد صلاحیت و عادلانه ای نیز در محاکمه و پاسخگویی مسئولین آن بر قرار نشود سخن از عفو و بخشش نیز معنایی نخواهد داشت.
 اینک که موارد بی شمار نقض حقوق بشر در ایران  بار دیگر ضرورت  تعیین  گزارشگر ویژه حقوق بشر را بر سازمان ملل روشن ساخته است امید داریم که ابن بار تجربه موفق تری نسبت به دوره های گذشته  پیش روی داشته باشیم. حقوق بشر امری است جهانی  و با اتکاء بر این واقعیت نیازمندیم تا توجه تمامی نهادهای حقوق بشری و مردم آزادیخواه جهان را نسبت به وضعیت بسیار نگران کننده ایران جلب نماییم. کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت با کمال تأسف تنها متعلق به تاریخ نیست و از آنجا که حاکمیت جمهوری اسلامی همچنان  بفای خود را منوط به سرکوب وحشیانه هر صدای آزادیخواهی می داند، هر روز با خطر تکرار  فجایع مشابه روبرو هستیم. فراموشی و نادیده انگاشتن این جنایات گناهی است به نابخشودنی ارتکاب آن




هیچ نظری موجود نیست: