بهنام گنجی خیبری دانشجو ۲۲ ساله دانشگاه علمی کاربردی تهران که روز نهم مرداد به همراه کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر دستگیر و به زندان اوین منتقل و در ۱۷ مرداد آزاد شده بود. اما پس از چند روز خبر خودکشی او همه را غافلگیر کرد. یکی از دوستان نزدیک او در مصاحبه ای با کمپین بین المللی، با تایید خبر خودکشی بهنام گنجی جزییات بیشتری از مرگ وی را به اطلاع رساند. پیشتر وب سایت خبری جرس این خبررا منتشر کرده بود. او به کمپین گفت که «بهنام گنجی سابقه هیچ فعالیت سیاسی یا دانشجویی نداشت و صرفا به علت دوستی با کوهیار گودرزی بازداشت شده بود.»
کمپین: تاثیر مدت زندان بر وی چگونه بود؟
با توجه به اینکه وی هیچ فعالیتی نداشته و آمادگی ذهنی بازداشت و نگهداری در انفرادی و بازجویی های پرفشار با چشم بند و تحت فشارهای روانی و شکنجه سفید را نداشته است، این اتفاقات خیلی تاثیر زیادی بر وی داشت و باعث افسردگی شدید در وی و گوشه گیری در روزهای بعد از ازادی اززندان شده یود. وی بعد از ازادی از بازداشتگاه های ۲۴۰ و ۲۰۹ آنقدر ترسیده شده بود که حتی از سایه خودش هم میترسید و تنهایی جایی نمی‌رفت.
کمپین: آیا درمدت بازداشت با اوبدرفتاری شده بود؟ دلیل دستگیری اش چه بود؟ یا فکر می کرد چه باشد؟
بهنام در صحبت هاش به شکنجه جسمی یا ضرب و شتم در بازجویی ها اشاره ای نکرد و چیزی به من نگفت در این مورد. با این حال شکنجه سفید و فشارهای روانی و نگهداری در سلول کوچک انفرادی تاثیر روانی مخربش بسیار بیشتر از شکنجه جسمی است. بدون شک مسئول مرگ وی مسئولان حکومتی می‌باشند که با بازداشت غیزقانونی باعث ایجاد افسردگی شدید در وی شده اند. دلیل بازداشت بهنام صرفا دوستی با کوهیار گودرزی بوده است. در تفهیم اتهام قضایی در شعبه دوم دادسرای مستقر در زندان اوین، به وی اتهام ” اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با کوهیار گودرزی ” تفهیم شده است.
کمپین: آیا پیش ازدستگیری او را می شناختید؟ آیا افسردگی داشت؟ ایا خانواده می دانند چه قرصی خورده و چه ساعتی و چطوری این کارو کرده ؟ایا توانسته اند او را به بیمارستان برسانند؟ یا اینکه او را در وقتی جان سپرده دیدند؟
من سالهاست که بهنام را میشناسم. بچه ای بسیار شوخ طبع و با نشاط بود. هیچ نوع افسردگی یا بیماری روانی قبل از بازداشتش نداشت و معلوم نیست چه بر سر وی در سلولهای انفرادی و اتاق های بازجویی آمده است که اینچنین دچار افسردگی شده بود. شدت افسردگی وی بعد از ازادی به نحوی بود که همراه خانواده اش به روانپزشک مراجعه کرده بود و روانپزشک نوبت داده بود که مدتی در کلینیک تحت درمان قرار گیرد. من نمی دانم که چه قرصی مصرف کرده است. خانواده حدود ساعت ۳ بامداد جمعه به منزل رسیده اند و با پیکر بی جان بهنام روبرو شده اند و نتواسنته اند هیچ کاری بکنند. آخرین تماسی که خانواده با وی داشته اند ساعت یازده و نیم پنج شنبه شب بوده است. وی ساعت حدود ۱۲ پنجشنبه شب اقدام به خودکشی کرده است. بعد از اینکه ماموران پلیس در محل حاضر شده اند به خانواده و جنازه بی احترامی کرده اند و حتی هیچ کمکی برای انتقال جنازه از طبقه چهارم به پایین نکردند و پدر و برادر داغدار وی به تنهایی جنازه را از راه پله های طبقه چهارم ساختمان مسکونی به پایین برده اند.
کمپین: در مورد کوهیار چه می گفت؟ ایا انجا همدیگر رو دیدند؟
بهنام و کوهیار پس از انتقال به بند ۲۴۰ در سلول های انفرادی نگهداری شده اند و هیچ اطلاعی از هم نداشته اند. تنها بهنام به من گفت که چند بار صدای بازجویی های کوهیار را شنیده که با بازجویانش بحث قانونی میکرده و اقدامات انان را خلاف قانون اساسی دانسته است. یک بار نیز هنگام انتقال این دو به دادسرای اوین ، کوهیار را در محوطه زندان اوین دیده است.
کمپین: وضعیت خانواده چطور است الان؟
خانواده به شدت متاثر از این اتفاق هستند. بهنام فرزند کوچک خانواده بود که ۲۲ سال بیشتر نداشت و این فاجعه ضربه بزرگی برای انها وارد میشود. پدر و مادرش از مشهد به تهران امده بودند که جهت آزادی وی از زندان اقدام کنند. بهنام از زندان ازاد شد ، ولی حالا پدر و مادرش به جای خود بهنام، جنازه اش را به مشهد برده اند.
وب سایت جرس نوشته است که پیکر مرحوم بهنام گنجی خیبری جهت تشییع و تدفین به زادگاهش مشهد منتقل شده و قرار است وی یکشنبه صبح در بهشت جواد الائمه شهر مشهد تشییع و تدفین شود.
کمپین: تاثیر مدت زندان بر وی چگونه بود؟
با توجه به اینکه وی هیچ فعالیتی نداشته و آمادگی ذهنی بازداشت و نگهداری در انفرادی و بازجویی های پرفشار با چشم بند و تحت فشارهای روانی و شکنجه سفید را نداشته است، این اتفاقات خیلی تاثیر زیادی بر وی داشت و باعث افسردگی شدید در وی و گوشه گیری در روزهای بعد از ازادی اززندان شده یود. وی بعد از ازادی از بازداشتگاه های ۲۴۰ و ۲۰۹ آنقدر ترسیده شده بود که حتی از سایه خودش هم میترسید و تنهایی جایی نمی‌رفت.
کمپین: آیا درمدت بازداشت با اوبدرفتاری شده بود؟ دلیل دستگیری اش چه بود؟ یا فکر می کرد چه باشد؟
بهنام در صحبت هاش به شکنجه جسمی یا ضرب و شتم در بازجویی ها اشاره ای نکرد و چیزی به من نگفت در این مورد. با این حال شکنجه سفید و فشارهای روانی و نگهداری در سلول کوچک انفرادی تاثیر روانی مخربش بسیار بیشتر از شکنجه جسمی است. بدون شک مسئول مرگ وی مسئولان حکومتی می‌باشند که با بازداشت غیزقانونی باعث ایجاد افسردگی شدید در وی شده اند. دلیل بازداشت بهنام صرفا دوستی با کوهیار گودرزی بوده است. در تفهیم اتهام قضایی در شعبه دوم دادسرای مستقر در زندان اوین، به وی اتهام ” اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با کوهیار گودرزی ” تفهیم شده است.
کمپین: آیا پیش ازدستگیری او را می شناختید؟ آیا افسردگی داشت؟ ایا خانواده می دانند چه قرصی خورده و چه ساعتی و چطوری این کارو کرده ؟ایا توانسته اند او را به بیمارستان برسانند؟ یا اینکه او را در وقتی جان سپرده دیدند؟
من سالهاست که بهنام را میشناسم. بچه ای بسیار شوخ طبع و با نشاط بود. هیچ نوع افسردگی یا بیماری روانی قبل از بازداشتش نداشت و معلوم نیست چه بر سر وی در سلولهای انفرادی و اتاق های بازجویی آمده است که اینچنین دچار افسردگی شده بود. شدت افسردگی وی بعد از ازادی به نحوی بود که همراه خانواده اش به روانپزشک مراجعه کرده بود و روانپزشک نوبت داده بود که مدتی در کلینیک تحت درمان قرار گیرد. من نمی دانم که چه قرصی مصرف کرده است. خانواده حدود ساعت ۳ بامداد جمعه به منزل رسیده اند و با پیکر بی جان بهنام روبرو شده اند و نتواسنته اند هیچ کاری بکنند. آخرین تماسی که خانواده با وی داشته اند ساعت یازده و نیم پنج شنبه شب بوده است. وی ساعت حدود ۱۲ پنجشنبه شب اقدام به خودکشی کرده است. بعد از اینکه ماموران پلیس در محل حاضر شده اند به خانواده و جنازه بی احترامی کرده اند و حتی هیچ کمکی برای انتقال جنازه از طبقه چهارم به پایین نکردند و پدر و برادر داغدار وی به تنهایی جنازه را از راه پله های طبقه چهارم ساختمان مسکونی به پایین برده اند.
کمپین: در مورد کوهیار چه می گفت؟ ایا انجا همدیگر رو دیدند؟
بهنام و کوهیار پس از انتقال به بند ۲۴۰ در سلول های انفرادی نگهداری شده اند و هیچ اطلاعی از هم نداشته اند. تنها بهنام به من گفت که چند بار صدای بازجویی های کوهیار را شنیده که با بازجویانش بحث قانونی میکرده و اقدامات انان را خلاف قانون اساسی دانسته است. یک بار نیز هنگام انتقال این دو به دادسرای اوین ، کوهیار را در محوطه زندان اوین دیده است.
کمپین: وضعیت خانواده چطور است الان؟
خانواده به شدت متاثر از این اتفاق هستند. بهنام فرزند کوچک خانواده بود که ۲۲ سال بیشتر نداشت و این فاجعه ضربه بزرگی برای انها وارد میشود. پدر و مادرش از مشهد به تهران امده بودند که جهت آزادی وی از زندان اقدام کنند. بهنام از زندان ازاد شد ، ولی حالا پدر و مادرش به جای خود بهنام، جنازه اش را به مشهد برده اند.
وب سایت جرس نوشته است که پیکر مرحوم بهنام گنجی خیبری جهت تشییع و تدفین به زادگاهش مشهد منتقل شده و قرار است وی یکشنبه صبح در بهشت جواد الائمه شهر مشهد تشییع و تدفین شود.
کمپین: شما بعد از آزادی آقای گنجی با او صحبت کردید. چه مطالبی را در مورد مدت بازداشت مطرح کرد؟
کوهیا گودرزی ، بهنام و یکی دیگر از دوستانشون در منزل بهنام در تاریخ نهم مرداد به صورت غیرقانونی بازداشت شدند. به طرزی که هنگامی که بهنام نان خریده بود و داشت وارد منزل میشد ، ماموران لباس شخصی که کمین کرده بودند پشت سر وی به زور وارد منزلش شده اند. هنگام ورود غیرفانونی و زوری به منزل ، با بهنام برخورد شدیدی صورت گرفته است. انها توسط ماموران لباس شخصی بازداشت شده و به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده اند. همه این جزئیات را خود بهنام بعد از آزادی اش برایم تعریف کرد.
بهنام هیچگونه سابقه فعالیت سیاسی یا دانشجویی نداشته است ، با این حال وی در بند ۲۴۰ زندان اوین هر روز صبح و عصر بازجویی شده است. و تحت فشار فزاینده ماموران امنیتی و بازجویان برای اقرار و اعتراف علیه خودش و کوهیار گودرزی قرار داشته است. بازجویان در همه مسائل شخصی و زندگی خصوصی بهنام کنکاش کرده اند و سعی کرده اند که وی را تحت فشار قرار دهند تا علیه کوهیار اعتراف کند و موفق نشده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر